عشق

لیلی و مجنون همه افسانه است

عشق تفسیری ز زهرا (س)و علی (ع) ست

+ نوشته شده در شنبه 20 اسفند 1398برچسب:,

ساعت 22:6 توسط مرتضی و مهتاب |

منم سرگشته‌ی حیرانت ای دوست کنم یک باره جان قربانت ای دوست

تنـــی نـــاسـاز شـوق وصـل کـویت دهم سر بر سـر پیمانت ای دوست

دلــی دارم در آتــش خـــانه کــــرده میـــان شعـــله هـــا کـاشانه کـرده

دلـــی دارم که از شــــوق وصـــالـت وجـــودم را ز غـــم ویـــــرانه کــرده

مـــن آن آواره‌ی بشــکسـته حــالـم ز هجـــرانت بـــتـــــا رو بـــــر زوالـم

منــم آن مـــرغ ســـرگــردان و تنهـا پریشــان گشته شد یکبـــاره حـالم

سـحـر ســـر بـــر سـرسجاده کردم دعــــایی بهــــر آن دلـداده کـــــردم

زحسرت ساغر چشمانم ‌ای دوست لبـــانت یکســـره از بــــاده کــــردم

دلا تــا کـــی اسیـــر یـــاد یـــــــاری زهجــــر یــــار تـــا کــی داغـــداری

بگــو تـــاکــی ز شــوق روی لیـــلی چـــو مجنـــون پـــریشــان روزگـاری

پـــریشـــانم پــریشـــان روزگــــــارم مــن آن ســرگشته ی هجــر نگارم

کنــــون عمـــریست بـا امید وصـلت درون سینـــه آســـــایــش نــــدارم

ز هجـــرت روز و شـب فــریـــاد دارم ز بیدادت دلـــی نـــــاشــــــاد دارم

درون کوهــســـار سیـنـه ی خــــود هـــزاران کشـــته چـون فـرهاد دارم

چـــــرا ای نــــازنیــنم بـــی وفـــایی دمـــا دم بــــا دل مـــن در جفــایـی

چــــرا آشـفــته کــــردی روزگــــــارم عـــزیــزم دارد این دل هـــم خدایی

+ نوشته شده در دو شنبه 21 فروردين 1391برچسب:,

ساعت 23:35 توسط مرتضی و مهتاب |



هم دعا كن گره از كار تو بگشايد عشق



هم دعا كن گره تازه نيفزايد عشق



قايقي در طلب موج به دريا زد و رفت



بايد از موج نترسيد اگر بايد عشق



عاقبت راز دلم را به لبانش گفتم



شايد اين بوسه به نفرت برسد ؛ شايد عشق



شمع روشن شد و پروانه به آتش پيوست



مي توان سوخت اگر امر بفرمايد عشق



پيله رنج من ابريشم پيراهن شد



شمع حق داشت به پروانه نمي آيد عشق

+ نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 23:6 توسط مرتضی و مهتاب |


هنگامی که چشمانت را ندارم در تاریکی زندگی می کنم ...



و هنگامی که خنده هایت را ندارم در سکوت ...



مانند مومنی که کسی خدایش را کشته باشد ...



من دلیلی برای زندگی ندارم !



من به تو محتاجم ...



چون یک درخت به باران چون انسان به فراموشی چون تاریکی به روز ...



کاری نمی توانم بکنم چون عشق تو به من غلبه کرده است و من همواره به تو محتاجم ...



برای دانستن این که شب ها آسمان زیباست !



برای اینکه بهتر از آنچه هستم باشم !



برای اینکه بدانم زمان کوتاه است !



و من همواره به تو محتاجم ...

+ نوشته شده در جمعه 26 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 23:5 توسط مرتضی و مهتاب |

هنگامی که چشمانت را ندارم در تاریکی زندگی می کنم ...



و هنگامی که خنده هایت را ندارم در سکوت ...



مانند مومنی که کسی خدایش را کشته باشد ...



من دلیلی برای زندگی ندارم !



من به تو محتاجم ...



چون یک درخت به باران چون انسان به فراموشی چون تاریکی به روز ...



کاری نمی توانم بکنم چون عشق تو به من غلبه کرده است و من همواره به تو محتاجم ...



برای دانستن این که شب ها آسمان زیباست !



برای اینکه بهتر از آنچه هستم باشم !



برای اینکه بدانم زمان کوتاه است !



و من همواره به تو محتاجم ...



+ نوشته شده در سه شنبه 23 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 10:59 توسط مرتضی و مهتاب |

هنگامی که لیلی رخ در نقاب خاک کشید

مجنون به قبیله وی آمد ونشان از گور او

خواست ، کسی ننمودش ،

به راه افتاد و به هر گوری که میگذشت مشتی

از خاکش میبوئید ، تا آن که خاک گوری را

بوئید و آنرا شناخت و سرود :

می خواستند گور وی را از عاشق پنهان کنند

اما بوی خوش تربتش نشان از گور او داد

وآنقدر این بیت را تکرارکرد که جان بداد و

در کنار وی به خاکش سپردند .

برگرفته از کتاب کشکول شیخ بهایی

+ نوشته شده در یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 22:56 توسط مرتضی و مهتاب |

گاهگاهی دلم تنگ می شود

دلم برای نیایش

دلم برای نماز

دلم برای سجاده ام

 

دلم برای بلند کردن دستهای نیاز

تنگ می شود

دلم برای امید

دلم برای تردید

دلم برای آرامش

دلم برای خدا

تنگ می شود

دلم برای او که تنها آرام بخش دل است

دلم برای قدرت مطلق

دلم برای خوبی مطلق

دلم برای حکیم مطلق

 

دلم برای....

تنگ می شود


+ نوشته شده در یک شنبه 21 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 22:15 توسط مرتضی و مهتاب |

Click here to enlarge
نامت چه بود؟ آدم
فرزند؟ من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت

 

نامت چه بود؟
آدم

فرزند؟
من را نه مادری نه پدری، بنویس اولین یتیم خلقت

محل تولد؟
بهشت پاك

اینك محل سكونت؟
زمین خاك

آن چیست بر گرده نهادی؟
امانت است

قدت؟
روزی چنان بلند كه همسایه خدا،اینك به قدر سایه بختم به روی خاك

اعضاء خانواده؟
حوای خوب و پاك ، قابیل خشمناك ، هابیل زیر خاك

روز تولدت؟
روز جمعه، به گمانم روز عشق

رنگت؟
اینك فقط سیاه ، ز شرم چنان گناه

چشمت؟
رنگی به رنگ بارش باران ، كه ببارد ز آسمان

وزنت ؟
نه آنچنان سبك كه پرم دئر هوای دوست ... نه آ نچنان وزین كه نشینم بر این خاك

جنست ؟
نیمی مرا ز خاك ، نیمی دگر خدا

شغلت ؟
در كار كشت امیدم

شاكی تو ؟
خدا

نام وكیل ؟
آن هم خدا

جرمت؟
یك سیب از درخت وسوسه

تنها همین ؟
همین
!!!!
حكمت؟
تبعید در زمین

همدست در گناه؟
حوای آشنا

ترسیده ای؟
كمی

ز چه؟
كه شوم اسیر خاك

آیا كسی به ملاقاتت آمده؟
بلی

كه؟
گاهی فقط خدا

داری گلایه ای؟
دیگر گلایه نه؟، ولی...

ولی چه ؟
حكمی چنین آن هم یك گناه!!؟

دلتنگ گشته ای ؟
زیاد

برای كه؟
تنها خدا

آورده ای سند؟
بلی

چه ؟
دو قطره اشك

داری تو ضامنی؟
بلی

چه كسی ؟
تنها كسم خدا

در آ خرین دفاع؟

می خوانمش كه چنان اجابت كند دعا

+ نوشته شده در شنبه 20 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 22:36 توسط مرتضی و مهتاب |



سکوت را تجربه کن و آیینه صفت شو

زندگی را در خود منعکس کن


ذهن خود را به آلبوم خاطرات مرده تبدیل نکن

همچون آیینه باش و لحظه لحظه زندگی کن


آیینه هرگز عکسی را در خود نمی گذارد همواره خالی است

عشق رایحه و روشنایی شناخت خویشتن و خود بودن است


عشق لبریزی شور و مستی است...سهیم شدن خویشتن با دیگران است

وقتی در میابی که از هستی جدا نیستی عشق تحقق میابد


عشق رابطه نیست مرتبه ای از وجود است

عشق به هیچ کس تکیه ندارد


آدمی عاشق نمی شود بلکه عین عشق می شود

البته وقتی عین عشق شد عاشق نیز هست


عاشقی محصول عشق است نه منبع عشق

اگر ندانی که کیستی عاشق نیز نخواهی بود


اگر ندانی که کیستی عین ترس خواهی شد

ترس نقطه ی مقابل عشق است ...نقطه مقابل عشق نفرت نیست


نفرت عشق وارونه است

در عشق آدمی بسط میابد در ترس آدمی منقبض میشود


عشق درهای دل آدمی را میگشاید...ترس درهای دل آدمی را می بندد

عشق اعتماد میکند و ترس شک می کند


در ترس آدمی احساس تنهایی میکند و در عشق آدمی محو میشود

در عشق مرزهای وجود آدمی میریزد



و بدین سان درختان ...پرندگان... آب ها... ابرها

ماه و خورشید و ستاره ها


پاره ای از وجود آدمی میشوند

عشق هنگامی تحقق می یابد که تو آسمان درون خویش را تجربه کرده باشی


مراقبه کن - سکوت و آرامش ذهن

غواص وجود خود شو و به عمق وجود خود برو


وقتی پرندگان میخوانند خوب به آوازشان گوش بسپار

وقتی به آستانه ی گلی می رسی با حیرت گرم تماشایش شو


اجازه نده دانسته های کهنه و بیات حجاب نگاه تو شوند

به چیزی برچسب نچسبان



یاد بگیر سازی را بنوازی

آدم ها را ببین و با آنها در آمیز


هر انسانی آیینه ایست که خدا را به شیوه ی ویژه خود به تو نشان میدهد

از آدم ها یاد بگیر... نترس


هستی تو را به شیوه های گوناگون حمایت میکند

اعتماد کن


اعتماد تو را از نیروی عشق سرشار میکند

نیروی عشق همه هستی را متبرک میکند


عشق به خودی خود کامل است

نیازی نیست عشق کاملتر از آن چیزی شود که هست


میل به کامل کردن عشق نتیجه ی فهم غلط از عشق است

دایره دایره است ما دایره کامل تر و ناقص تر نداریم


همه دایره ها کامل اند

اگر کامل نیستند دایره نیستند


کمال ذاتی عشق نیز هست



تو نمی توانی کم تر یا بیشتر عشق بورزی

تو یا عشق می ورزی یا عشق نمی ورزی

+ نوشته شده در شنبه 20 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 22:33 توسط مرتضی و مهتاب |

گنجشک وخدا ...........
گنجشک کنج آشیانه اش نشسته بود!!
خدا گفت : چیزی بگو...!!
گنجشک گفت : خسته ام ......
خدا گفت : از چه.....؟؟!!
گنجشک گفت : از تنهایی ، بی کسی ، بی همدمی ، کسی تا به خاطرش بپری ، بخوانی ، او را داشته باشی.........!!
خدا گفت : مگر مرا نداری.....؟؟!!
گنجشک گفت : گاهی چنان دور می شوی که بال های کوچکم به تو نمی رسند.....!!
خدا گفت : آیا هرگز به ملکوتم آمده ای ....؟؟!!
گنجشک ساکت شد.......!!
خدا گفت : آیا همیشه در قلبت نبودم ؟؟!!
چنان از غیر پرش کردی که دیگر جایی برایم نمانده.....
چنان که دیگر توان پذیرشم را نداری..........
گنجشک سر به زیر انداخت ، چشم های کوچکش از دانه های اشک پر شد.......
خدا گفت : اما همیشه در ملکوتم جایی برای تو هست........
بیا..................
گنجشک سر بلند کرد ، دشت های آن سو تا بی نهایت سبز بود.....
گنجشک به سمت بی نهایت پر گشود.......
به سمت ملکوت......

+ نوشته شده در شنبه 20 اسفند 1390برچسب:,

ساعت 22:31 توسط مرتضی و مهتاب |

سلام به همه شما دوستان عزیز به وبلاگ ما خیلی خوش اومدین حدود 10 ماه . 10 روز بیش ما دوتا شدیم یکی خیلی هاتون شاید وبلاگ عاشق رو بشناسین اون هم مال همین مرتضی بود ولی حالا این وب رو با همون الهه عشق که حالا شده تمام زندگیم و همسفر زیبای من داریم مینویسیم. امیدواریم که تجربیات و حرفامون باعث خوشحالی شما بشه باتشکر


بخش اصلی سایت


HOME

E-Mail
Profile
.BAHAR 20.


لینک روزانه

قالب های بهار-بيست
کیت اگزوز ریموت دار برقی
ارسال هوایی بار از چین
خرید از علی اکسپرس
آرشیو پیوندهای روزانه


آرشیو مطالب

فروردين 1391

اسفند 1390

بهمن 1390

دی 1390
آذر 1390


Authors

مرتضی و مهتاب



لینک دوستان

دنیای عاشقانه مانی و غزل
ازدواج دو کبوتر عاشق
پرستوهای عاشق
دختر پاییز
عاشیقیزم
صداقت و یکرنگی
عاشقانه ها
من و عاطفه و عشق
زمزمه های دلتنگی
کیت اگزوز
زنون قوی
چراغ لیزری دوچرخه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عشق و آدرس man-o-to1.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





قالب های فوق جدید

بازديد سايت


تعداد بازديدها:


Design by : Bahar 20


ورود اعضا:


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 17
بازدید ماه : 54
بازدید کل : 41675
تعداد مطالب : 54
تعداد نظرات : 24
تعداد آنلاین : 1



تبلیغات در گوگل,تبلیغ در گوگل - ارسال ایمیل تبلیغاتی,ایمیل مارکتینگ کد پیغام خوش آمدگویی ساعت دخترانه - خرید انواع ساعت فقط 7000 تومان

كد آهنگ مرتضی پاشایی
یکی هست

 آپلود عکس - شبکه اجتماعی فیس نما - مجله شب فارسی - سایت عکس باران